این روزااااااااا
این روزااااااا دیگه قشنگ راه میری،میدوی جیگر مامان...هرجا دلت بخئاد میری و شیطونی میکنی.دیروز بود که برای اولین بود گداشتی دمپایی پات کنم و باهم به حیاط خونه مامان جون رفتیم و کلی بهمون خوش گذشت...هروقت کفش و دمپایی پات میکردیم کلی بدت میومد و مجبور میشدیم زود درش بیاریم ولی ایندفعه نمیدونم چه جوری شد که پوشیدی و خوشت اومد و این شد اولین دمپایی پوشیدن و ددر رفتن پسرم با پای خودش... این روزاااااا خیلی بامزه تر شدی و وقتی ازت میپرسم عسل مامان کیه؟ جیگر مامان کیه؟ دو دستتو به سینه ت میزنی و میگی:من من....واااااااای که چقدر قند تو دلم آب میشه...چقدر این لحظه ها شیرین و ناب و تکرار نشدنین.... از یه ماه پیش گوشی رو برمیداری و...
نویسنده :
مامان رایان
0:59